اقرار مدیون بعد از ابراءدر صحت ابراء، اقرار مدیون به دین شرط نیست. ۱ - اقرار بعد انکارابراءکننده میتواند با وجود انکار مدیون، دین را ابراء کند و اگر مدیون منکر، پس از ابراء، به دین اقرار کند، این اقرار بی اثر است؛ مگر اینکه منشا دین بعد از ابراء باشد. ولی اگر وصی اقرار کند که جمیع حقوق متوفی را استیفا کرده و پس از آن، علیه کسی برای دریافت طلب متوفی اقامه دعوا کند، این دعوا مسموع است؛ چون احتمال جهل وصی، نسبت به دین مورد مطالبه و مکتوم بودن آن در زمان اقرار وجود دارد. همچنین اگر وارث اقرار کند که جمیع مطالبات مورث را وصول کرده است و پس از آن از شخصی طلب متوفی را مطالبه کند، این ادعا به دلیل سابق الذکر استماع میشود؛ مگر خلاف آن ثابت شود. [۱]
شرح المجلة، ص۸۴۹.
۲ - ابراء ذمه میتابراء دین مدیون، پس از فوت او جایز است و به عقیده فقهای امامیه نیاز به قبول وراث ندارد. نزد فقهای حنفی دربارۀ اعتبار رد ورثه، دو عقیده وجود دارد. ابو یوسف ابراء مزبور را با رد ورثه، مردود و باطل میداند؛ چون به عقیده او ابراء میت، ابراء ورثه است؛ ولی محمد شاگرد دیگر ابو حنیفه، رد ورثه را مؤثر نمیداند، همان طور که اگر مدیون در زمان حیاتش بری شود و پیش از قبول یا رد فوت کند، ورثۀ او حق رد ابراء را نخواهند داشت. [۲]
شیخ نظام و دیگران، الفتاوی الهندیة، ج۳، ص۲۶۳.
قانون مدنی ایران به پیروی از فقهای امامیه، ابراء ذمه میت را صحیح دانسته و در مادۀ ۲۹۱ میگوید: «ابراء ذمۀ میت از دین، صحیح است». ۳ - شرط خیار در ابراءفقها شرط خیار فسخ را در ابراء صحیح نمیدانند، چون ابراء موجب سقوط تعهد است و تعهد پس از سقوط قابل اعاده نیست. [۳]
جامع الشتات، ص۳۵۳.
۴ - پانویس
۵ - منبعمحقق داماد، مصطفی، قواعد فقه، ج۲، ص۲۶۶، برگرفته از مقاله «اقرار مدیون بعد از ابراء». |